«تقویت اراده فسادستیزی در دستگاه های اجرایی» عنوان اثری است به قلم رضا عارف که در گزارش پژوهشی شماره 133 توسط مرکز توسعه دانش و پژوهشهای سلامت اداری و مبارزه با فساد (سازمان بازرسی کل کشور) منتشر شده است. این اثر از جمله نخستین آثار تألیفی فارسی در زمینه «اراده مبارزه با فساد» است. در زیر بخش پیشگفتار و مقدمه این گزارش آمده و متن کامل گزارش در سایت سازمان بازرسی کل کشور به نشانی زیر قابل دانلود است:
https://bazresi.ir/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C
پیش گفتار
نگاهی به آثار و منابع موجود در حوزه مبارزه با فساد، گواه نوعی فقر و خلاء در موضوع «اراده فسادستیزی» در زبان فارسی است؛ به این معنا که اگر محقق یا بازرس سازمان بازرسی کل کشور بخواهد درباره «چیستی اراده فسادستیزی»، «شاخصهای اراده فسادستیزی»، «چرایی فقدان اراده فسادستیزی»، «راههای ایجاد اراده فاسدستیزی» و «راههای تقویت اراده فسادستیزی» بداند، منابع علمی اندکی در زبان فارسی وجود دارد که میتوان به آنها رجوع کرد. کلیدی بودن این مسأله چنان است که اگر تمام ابعاد و زوایای آن روشن شود و راههای ایجاد و تقویت آن بدستآید، چه بسا به رغم فقدان امکانات لازم، ابزارهای مورد نیاز و نبود شرایط مناسب بتوان با همان «اراده» امکانات را فراهم، ابزارها را مهیّا و شرایط را ایجاد کرد؛ حال آن که عکس این ماجرا صحیح نیست؛ یعنی اگر اراده فسادستیزی نباشد، راههای ایجاد و تقویت آن نامعلوم باشد اما امکانات، ابزارها و شرایط فراهم باشد، بدون اراده هیچ اقدام و حرکتی صورت نخواهد گرفت و آن امکانات، ابزارها و شرایط هیچ کارایی نخواهند داشت.
مرکز توسعه دانش و پژوهشهای سلامت اداری و مبارزه با فساد پس از ارائه دو ترجمه از نویسنده با عناوین؛ «پیریزی ارادة مبارزه با فساد» و «اراده فسادستیزی چگونه چیزی است؟» اینک پژوهشی را تقدیم میکند که از نخستین تألیفات درباره «اراده فسادستیزی» در زبان فارسی است؛ طبعاً این نخستین بودن هم امیتاز تحقیق حاضر است و هم گواهی بر کاستیهایی که در این موضوع پیشروی پژوهشگران قرار دارد. مسیری که اینک گشوده میشود، نیازمند رهروانی است که در آن صبورانه دشواریهای راه را با هدف افزودن بر غنای ادبیات موضوع تابآورند.
مقدمه
درک این مسأله دشوار نیست که یک دستگاه اجرایی به دلیل نداشتن بودجه کافی نتواند با فساد مبارزه کند. این نیز قابل فهم است که دستگاه یاد شده به رغم برخورداری از بودجه کافی صرفاً به این دلیل که از امکانات لازم دیگر برخوردار نیست نتواند با فساد مقابله کند؛ یا مثلاً به علت فقدان نیروی انسانی خبره و کاردان یا نامناسب بودن شرایط، بودجه و امکاناتِ موجود را ضایع نماید؛ این نیز چندان عجیب نیست که با وجود تمام اینها به علتی همچون فقدان قوانین حمایتکننده، مبارزه با فساد متوقف بماند. اما نکته این جا است که اگر دستگاه اجرایی یا دستگاههایی یافت شوند که با وجود برخورداری از بودجه کافی، امکانات لازم، نیروی انسانی خبره و کاردان و به رغم برخورداری از حمایتهای قانونی و وجود شرایط مناسب و برخورداری از ابزارهای مورد نیاز برای مبارزه با فساد، همچنان فسادزده و فسادآلود به حیات خود ادامه دهند، در این صورت این گمان قوت مییابد که گویا متولیان امور در این دستگاهها اساساً «اراده»ای برای مقابله با فساد ندارند؛ به دیگر سخن اگر چه امکان مبارزه با فساد برای ایشان مهیّا است اما آگاهانه و مختارانه خواستار مبارزه با فساد نیستند؛ طبعاً کسی را که در خواب به سر میبرد میتوان بیدار کرد اما کسی که خود را به خواب زده و به هیچ وجه اراده و خواست بیدار شدن را ندارد چگونه میتوان بیدار کرد؟
حجم بالای مفاسدی که دستگاههای نظارتی داخلی کشف و اعلام میکنند و گزارشهای سالانهای که سازمانهای بینالمللی درباره رتبهبندی کشورها ارائه میدهند، در کنار سرمایههایی که در گزارشهای داخلی یادشده و همچنین در گزارشهای مربوط به تخصیص بودجه به دستگاهها ذکر میشود این گمانهزنی را قوت میبخشد که بسا دستگاههایی برغم برخورداری از سرمایههای مالی، انسانی و بهرمندی از امکانات و شرایط لازم و برخورداری از پشتوانههای حمایتی قانون، همچنان در فسادند و گویا خواست و ارادهای نیز برای خروج از این وضع نداشته باشند.
اگر چه تاکنون شعار فسادستیزی محور سیاستگذاریهای تمام دولتها بوده اما با کمال تعجب سیاستها و برنامهها در حد فاصل تصمیمگیری تا اجرا با شکست مواجه شدهاست. در این میان اصلیترین و مهمترین راه درمان، ایجاد پارادایم[1]، الگوواره، سرمشق یا همان تصور پایه «اراده سیاسی»[2] دانسته میشود؛ الگوواره یا سرمشقی که تعارض منافع متولیان امور را نشانه میرود.[3]
مفسدین پیش از ارتکاب فساد پاسخ سه پرسش زیر را برای خود روشن میکنند:
1. دستاوردی که از ارتکاب این فساد برایشان مدنظر است چیست؟
2. میزان احتمال کشف این فساد توسط دستگاههای نظارتی تا چه حد است؟
3. میزان مجازات و هزینهای که در صورت کشف این فساد بر مرتکب آن تحمیل خواهد شد چقدر است؟
پاسخی که به این سه پرسش داده میشود به صرفهبودن یا به صرفهنبودن ارتکاب آن فساد را روشن میکند و تعیین کننده ارتکاب یا عدم ارتکاب آن است. جالب این که وجود «اراده فسادستیزی» پاسخ به هر سه مسأله یادشده در پرسشهای بالا را تحت تأثیر قرار میدهد؛[4]به هر میزانی که اراده فسادستیزی بیشتر حاکم باشد، به همانمیزان مفسدین در پاسخ به پرسشهای بالا و ارزیابیهای خود، ارتکاب فساد را چندان به صرفه نمییابند و از ارتکاب آن بیش از پیش پرهیز خواهند کرد[5]؛ به دیگر سخن افزایش اراده فسادستیزی با کاهش به صرفهگی ارتکاب جرم نسبت وثیقی دارند.
به راستی «اراده مبارزه با فساد» در سلسله مراتب فرایند فسادستیزی چه جایگاهی دارد؛ به دیگر سخن «اراده فسادستیزی» در کجای سلسله مراتب فرایند فسادستیزی قرار دارد؟
پاسخ به پرسش بالا اهمیّت «اراده» و «ارادمندی» در فسادستیزی را روشن میکند و به تبع آن پرسشهای دیگری در پی خواهد آمد که این تحقیق به آنها خواهد پرداخت.
ارسطو و متفکران بزرگی پس از وی بر این باور بودند که علتها بر چهار قسم است؛ علت فاعلی، علت مادی، علت صوری، علت غایی؛ مثلاً اگر یک صندلی در نظر گرفته شود، نجّار علت فاعلی برای وجود صندلی و چوب علت مادی آن است. فرم و شکلی که نجّار به چوب میدهد علت صوری برای تحقق صندلی است و هدف و غرضی که از ساختن صندلی در ذهن نجّار بود، علت غایی برای بوجود آوردن صندلی توسط نجّار است؛ به این معنا که نجّار در ذهن خود تصورات و اغراضی از ساخت این صندلی داشته است و همان تصورات و اغراض موجب شد که نجّار (علت فاعلی) ساخت صندلی را «بخواهد» یا به تعبیری ساخت صندلی را «اراده کند»؛ بنابراین تصور و غرض از ساخت صندلی «علت» برای اراده فاعل یا به دیگر سخن «علت» برای ارادمندی و حرکت نجّار در جهت ساخت صندلی است؛ حرکت و خواستی که اگر ابتداءً صورت نگیرد صرف وجود چوب، وجود نجّار، توانایی نجّار بر ساختن صندلی و امکاناتی از این دست اتفاق خاصی را رقم نخواهد زد؛ پس اراده از جمله نخستین جرقههای شروع کار است و طبعاً در سلسله مراتب علل نیز پس از تصور غایت، جایگاه نخست را واجد است.
براساس سخن فوق در سلسله مراتب علل و عوامل مبارزه با فساد و در مجموعه فرایند تحقق سلامت اداری نیز مانند هر معلول دیگری «اراده» و «ارادمندی»، حکم جرقه اولیه (استارت) برای آغاز حرکت را دارد و اهمیت آن نیز از اینرو است که اگر تمام امکانات و شرایط برای فسادستیزی مهیّا باشد ولی اراده فسادستیزی یا همان جرقه اولیه (استارت) نباشد حرکت آغاز نمیشود؛ پس هیچ فسادزُدایی نیز صورت نخواهد گرفت.
با این مقدمه اینک میتوان پرسش اصلی پژوهش را طرح کرد و آن این که:
«چگونه میتوان اراده فسادستیزی در دستگاههای اجرایی را تقویت کرد؟»
معنای این پرسش این است که با اِعمال چه تدابیری میتوان دستگاههای اجرایی را واداشت تا فسادستیزی را اراده کنند و از بین رفتن فساد را خواستار شوند؟ ...
متن کامل گزارش در سایت سازمان بازرسی کل کشور به نشانی زیر قابل دانلود است:
https://bazresi.ir/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C