تأملی فلسفی درباب مفاهیم حوزه «نظارت»
مفهوم شناسی افشاگری و جغرافیای بحث در آن
رضاعارف
مقدمه
یکی از موضوعات مهم در حوزه مبارزه با فساد، «افشاگری» است امروزه در دنیا تدابیر و سازوکارهایی در جهت آموزش، ترویج و بکاگیری افشاگری در نظر گرفته میشود تا افشاگری در موردِ سوء جریانات، تخلفات و جرائم اداری بصورت گسترده، کم هزینه و پُربازده انجام شود. در این خصوص سازمانها، موسسات و فعالانی بوجود آمدهاند که از یک سو امکانات، قوانین، مقررات و ابزارهای لازم برای افشاگری را فراهم میآورند و از سوی دیگر برای شخص افشاگر برخی از حمایتها و پشتیبانیهای حقوقی، اجتماعی، روانی، مالی یا ... را ایجاد مینماید.
برخلاف گستردگی ادبیاتِ رایج در دنیا و قلمرو فعالیتهای افشاگرانه، در ایران «افشاگری»، حتی از جهت ادبیات موضوع، مباحث مفهومی و وضوح نظریِ حدودِ مسأله، بسیار فقیر است، بطوری که در حال حاضر منابع فارسی در این موضوع از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر است.
نوشته حاضر با هدف معرفی موضوع «افشاگری» بر اساس ادبیات رایج در دنیا است و میکوشد با ایضاح مفاهیم اولیه موضوع، نشان دادن جغرافیای مسأله، طرح مسائل و مباحث قابل بحث، بخشی از خلاء ادبیات موضوع را مرتفع نماید. از اینرو باید به این نوشته به عنوان گام نخست و آغازگر باب گفت و گو در موضوعِ «افشاگری» نگریست. با امید توفیق.
مفهوم شناسی
واژه «ویسلبلوور» از ترکیب واژه «ویسِل» به معنای «سُوت» و «بِلوُوِر» به معنای «دَمَنده» است. داور در مسابقه ورزشی برای اعلام این که کاری غیرقانونی یا خلاف قوانین مسابقه صورت گرفته است از «دمیدن در سوت» استفاده میکند.
درباره این که چرا و چگونه این واژه در معنای «افشاگر» بکاررفته، گفتهاند که از اوایل دهه 1970 میلادی، شخصی به نام «رالفندر»- فعال مدنی آمریکایی- این واژه را ابداع کرد و به معنای «افشاگر» بکاربرد. واقع این است که او بار معنایی این واژه را تحول مثبتی بخشید تا از بار معنایی منفی که در واژههای مشابه دیگری همچون واژه «مُخبر» و «خبرچین» وجود داشت پرهیز کرده باشد.
بنابر یک تعریف، «سوتزننده» یا «افشاگر» در بحث مبارزه با فساد اداری به کسی گفته میشود که؛
«در یک سازمان خصوصی یا دولتی، اطلاعات یا خبر فعالیتهایی که غیرقانونی، غیراخلاقی یا ناصادقانه به شمار میآید را فاش میکند یا به تعبیر دیگر آشکارا اعلان میکند و به اطلاع عموم میرساند. »
همانطور که در تعریف بالا می توان دید برای مفهوم «افشاگر» شش مولفه زیر ذکر شده است:
1) افشاگر یک شخص است.
2) افشاگر کارش فاشکردن و آشکارا اعلان کردن است.
3) افشاگر اطلاعات یا اخبار را فاش میکند.
4) اخباری که فاش می شود یا مربوط به سازمانها و دستگاههای خصوصی است یا مربوط به سازمانها و دستگاههای دولتی.
5) اطلاعات و اخبار فاش شده دست کم یا در مورد فعالیتهای غیرقانونی است یا فعالیتهای غیراخلاقی یا فعالیتهای ناصادقانه.
6) اطلاعات و اخباری که فاش میشود به عموم مردم داده میشود.
در تعریف بالا از کیستیِ افشاگر، کارِ افشاگر، چیستی آنچه افشا میشود و مُتعلَق اخبار و اطلاعات منتشره، اقسام اخبار و اطلاعات منتشره (از جهت حقوقی)، و در نهایت مخاطبان این اخبار و اطلاعات سخن گفته شده است. این تعریف مزایا و معایبی دارد که در بررسی آن باید مدنظر قرارگیرد اما پیش از آن تعریف دیگری میآید و آنگاه هر دو تعریف بررسی خواهد شد.
بنابر تعریف دیگر؛
«افشاگر کسی است که به متصدیان امور، یا به عموم مردم از اعمال غیرقانونی، تقلبآمیز یا اعمال ناصادقانهای که در محل کار آنها- أعم از سازمان خصوصی یا دولتی- میگذر خبر میدهد.»
مولفههای تعریف اخیر عبارت اند از:
1) افشاگر یک شخص است.
2) مخاطبانش دستکم دو دسته هستند: متصدیان امور یا عموم مردم
3) کارش خبر دادن است.
4) متعلق اخبارش، لااقل یکی از سه دسته اعمال زیر است: اعمال غیرقانونی، اعمال تقلبآمیز یا اعمال ناصادقانه
5) اخباری که فاش می شود درباره محل کارِ همان متصدیان امور یا عموم مردم است.
در این تعریف بر خلاف تعریف سابق «متصدیان امور» به مخاطبان «افشاگر» افزوده شده است. اعمالی که افشاگر در مقابله با آنها واکنش نشان میدهد به سه دسته: غیرقانونی، تقلبآمیز و ناصادقانه تقسیم شده است که تقسیم بهتری به نظر میرسد.
تفکیکی که در تعریف نخست میان دستگاههای خصوصی و دولتی صورت گرفت و تصریح به مساوی بودن حکم هر دو در بحث افشاگری، بر دقت در تعریف افزود. با این حال این نکته را باید مد نظرقرار داد که در تعاریف بالا چند عنصر مهم مغفول واقع شده است این چند عنصر عبارتند از:
1. عنصر «انگیزه» که علت غایی و هدف افشاگر از «افشاگری» را روشن کند و میتواند «بازدارندگی»، «انتقامگیری»، «کسب شهرت» یا چیز دیگری باشد. به این معنا که مثلاً گفته شود افشاگر کسی است که .... با هدف بازداشتن مجرمین، متخلفین یا عوامل سوء جریان، از ارتکاب اعمال غیرقانونی، تقلبآمیز یا ناصادقانه اطلاعات ... را برای .... فاش می کند. ذکر «انگیزه» شخص در تعریف«افشاگر»، در ارزشداوریهای اخلاقی و حقوقی بسیار راه گشا است. طبعاً هیچ کس حکم نمیکند که افشاگری کسی که با انگیزه مبارزه با فساد دست به افشاگری میزند با افشاگری کسی که با انگیزه «تلافیجویی»، یا «کسب شهرت» افشاگری میکند از حیث ارزش اخلاقی با هم مساوی است.
2. عنصر زمان، دومین عنصر مغفول در تعاریف بالا است که باید حدود زمانی اطلاعات واخباری را که فاش می شود در تعریف نشان دهد به این معنا که اطلاعاتی که فاش میشود میتواند جرائم، تخلفات یا سوء جریانهای «گذشته» یا «در حال وقوع» یا «برنامهریزیشده برای آینده» باشد.
3. عنصر «سرّیبودن» یا «محرمانهبودن» که به اطلاعات و اخباری که فاش میشود اعتبار و ارزش بیشتری میدهد. طبعاً افشا زمانی معنا دارد که چیزی مخفی باشد. از اینرو اعلان اطلاعات و اخباری که پنهان نبوده است مصداق افشاگری نیست و همین امر موجب شده که در برخی کشورها در خصوص شمول قوانین حمایت و حفاظت از افشاگران شرطی را ذکر کردهاند.
4. عنصر دیگری که در تعاریف بالا مغفول مانده «ابزار»هایی است که افشاگر برای افشاگری میتواند بکار گیرد. این که برای افشاگری از چه وسایل و ابزارهایی می توان بهره برد از این رو اهمیت دارد که در بحث مبارزه با فساد یکی از مهمترین و بازدارندهترین عوامل، رسانهها هستند که به جهت میزان تأثیرگذاریشان نمیتوان و نباید نادیده گرفته شوند. غفلت از بکارگیری رسانهها، اعم از روزنامهها، شبکههای تلویزیونی و رادیویی، سایتهای اینترنتی، شبکههای اجتماعیِ مجازی، شبکههای مخابراتی، تریبون و امثال اینها در مبارزه با فساد، به منزله چشم پوشی از اصلیترین و قدرتمندترین اهرمهای پیشگیری و مبارزه با فساد است و غفلت از ذکر این ابزار در تعاریف بالا نیز از جمله اسباب و زمینهسازهایی فراموشی اهمیت آنها است. این نکته باید همواره مورد توجه قرار گیرد که افشاگری و رسانه دو بازوی مهم مبارزه با فساد را تشکیل میدهند.
اگر پذیرفته شود که فساد اداری عبارت است از:
«رفتار غیرصادقانه، غیرقانونی یا غیراخلاقی خصوصاً از جانب صاحبان قدرت.»
و اگر پذیرفته شود که؛
«کار افشاگر مبارزه با «فساد» است.»
و اگر پذیرفته شود که؛
نقدهای وارده بر تعاریف «افشاگر» درست است.
آنگاه شاید بتوان به نحو کاملتر و دقیقتر «افشاگر» را چنین تعریف کرد:
«افشاگر کسی است که علیالادعا با انگیزههای خیرخواهانه، اطلاعات مربوط به جرائم، تخلفات یا سوء جریانات سرّی یا محرمانه در یک دستگاه اداری که خصوصاً از سوی صاحبان قدرت، در گذشته جریان داشته یا درحال حاضر جریان دارد یا بر اساس برنامههای آن دستگاه در آینده واقع خواهد شد را با ابزارهایی چون؛ روزنامهها، شبکههای تلویزیونی، رادیویی، سایتها، شبکههای اجتماعیِ مجازی، شبکههای مخابراتی، تریبون و امثال اینها به اطلاع متصدیان امور (در همان دستگاه)، مقامات ذیصلاح (خارج از آن دستگاه) یا عموم مردم میرساند.»....
برای مطالعه و دریافت متن کامل این نوشته رجوع کنید به: