سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
GIO ، فرهنگ مدیران ، فرهنگ مدیریتی ، Corruption ، شفافیت ، عقلانیت ، فرافکنی ، Corruption Gateways ، General Inspection Organization ، accountability ، accountablity ، Affairs Process Goodness ، Affordability of monitor ، Anti Rent Urbannism ، anti-corruption will ، Citizen Rights ، Citizenship ، Collusion ، فساد اداری ، فسادستیزی ، فلسفه اسلامی؛ هستی و چیستی ، فلسفه شفافیت، چرایی شفافیت، مبانی شفافیت ، قانون ، گلوگاه های شش گانه فساد اداری و مدعیان مبارزه با فساد ، گلوگاه های فساد، بسترهای فساد، سرچشمه های فساد، منشاء های فساد ، گلوگاه های فساد، بسترهای فساد، سرچشمه های فساد، منشاء های فساد،آ ، مانع زدایی ها ، معرفی کتاب مغالطه پژوهی نزد فیلسوفان مسلمان ، مفهوم شناسی افشاگری ، منشـور اخـلاقی- منطقی ، منطق چیست؟ ، موانع تولید ، موانع فرهنگی ، نظارت ، هویت اسلامی ما ، government bodies ، indicators ، Integrity ، Iran Executive Body ، Kinds of Rent ، OMBUDSMAN ، Participatory Urban Planning ، Rent ، Rent Seeking ، Rentier Urbanism ، Selling of Floor Area Ratio ، Supervision ، The Affairs Process Goodness ، Urban Planning ، Well-Execution of Law ، آشـنایی با منطق فـازی ، اراده مبارزه با فساد ، اسلام؛ جهانی شدن یا جهانی سازی؟ (گفتاری در باب جنگ نرم) ، افشاگر ، افشاگری ، المغالطات ، المغالطه ، المغلط ، المنطق ، انتقاد ، ایمان افـــزایی و راه های آن ، بهانه ، پارادوکس دروغگو ، پارادوکس اعدام غیر منتظره ، پارادوکس منطقی چیست؟ ، پارتی بازی ، پاسخگویی ، پشتیبانی ها ، تعمیق باورهای دینی و اعتلای هویت اسلامی ، توطئه ، جـزم و جمـود از منظر روایات ، جزم و جمود در تاریخ اسلام ، جـزم و جمـود، آفت دینداری ، جزم و جمود، تعصب و استدلال ناگرایی ، چگونه فکر کنیم؛ متدولوژی فکر و بحث از مغالطات ، حامی پروری ، حسن جریان امور ، خلاصه نظریه های صدق ، خویشاوندگرایی ، دروغ ، دو پارادوکس منطقی ، دین گرایی چرا و چگونه؟؛ چه کنیم تا گرایش به دین و دینداری ... ، روش شناسی فلسفه ملاصدرا ، سازمان بازرسی کل کشور ، سال 1400 ، شاخص اراده مبارزه با فساد ، شاخص ها ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :59
بازدید دیروز :8
کل بازدید :62011
تعداد کل یاداشته ها : 37
103/2/14
12:41 ع
کد وبگذر شما

جزم و جمود، تعصب و استدلال ناگرایی

رضـا عـارف

برای دریافت متن کامل رجوع شود به:

نشریه معارف، دوره بیست و چهارم، شماره 3، آبان 1391، ص 67- 84

پیش از این بیان شد که؛ «جزم و جمود بدین معناست که فرد مسلمان در امور عقیدتی، قطعیت و قاطعیتی داشته باشد که با بیّنه، دلیل، شاهد، یا قرینه و اماره‌ای که بر صحت عقیده‌ی خود دارد اصلاً تناسبی نداشته باشد. اگر نظر یا عقیده‌ای را با چنان قطعیتی اتخاذ یا بیان کند که گویی واقعیت اثبات شده‌ای است و حال آنکه، در واقع، چنین نباشد دستخوش جزم و جمود شده‌است.»[1]

نسبت جزم و جمود با تعصب

تعصب و متعصب بودن یکی از نزدیک‌ترین مفاهیم به جزم و جمود است که نباید با آن خلط شود تعصب این است که نسبت به کسی یا چیزی شور و شوق افراطی، غیرت و حمیّت بدونِ دلیلِ موجه، همراه با تصورات نسنجیده و مبالغه آمیز داشته باشیم. این تعصب به صورت پایبندی به شخص یا شیء و قائل شدن اهمیتی در حد قداست برای آن جلوه می‌کند. اهمیت و قداستی که همراه با وابستگی عاطفی شدید است. این وابستگی موجب می‌شود تا ویژگی‌های آنچه متعلقِ تعصب است، از دایره‌ی توجه خارج شود و بجای آن خود این وابستگی، اهمیت یا حتی قداست یابد و طبعاً چون قداست یافت تابع تحولات و تغییرات متعلقِ واقعیِ خود نخواهد بود.  به بیانی دیگر تعصب در واقع نوع خاصی از وفاداری است، وفاداری‌ای که در آن، شخص وفادار گمان می‌کند خود وفاداری ارزش دارد، نه متعلق وفاداری. اگر به کسی به دلیل آنکه شایسته‌ی وفاداری است وفادار باشیم، متعصب نیستیم. متعصب کسی است که به کسی وفادار باشد، اما نه به دلیل اینکه او شایسته‌ی وفاداری است، بلکه به دلیل آنکه گمان می‌کند خودِ وفادار بودن، ارزش مثبت دارد. متعصبان وفاداری را دارای ارزش مثبت اخلاقی می‌دانند، نه موجودی را که شایسته‌ی وفاداری است.[2]

فرق این دو مفهوم یعنی جزم و جمود با تعصب در این است که متعلق جزم و جمود گزاره‌ها هستند چنانچه در منطق از قول جازم و غیرجازم سخن گفته‌می‌شود. اما متعلق تعصب افراد و اشیاء است.[3]

نسبت میان جزم و جمود را زمانی بهتر می‌توان درک کرد  که به این مثال توجه کنیم که اگر من بگویم: «فلان شخص فوق بشر است.»

این سخن یک گزاره است. حال اگر من در مورد این گزاره قطعیت و قاطعیتی داشته باشم که گویی واقعیت اثبات شده‌ای است اما با بیّنه، دلیل، شاهد، یا قرینه و اماره‌ای که بر صحت عقیده‌ی خود دارم اصلاً تناسبی نداشته باشد، دستخوش جزم و جمود شده‌ام.

حال اگر بدلیل اعتقاد به این گزاره نسبت به شخصی که گزاره از آن سخن گفته‌شده شور و شوق افراطی، غیرت و حمیّت بدونِ دلیلِ موجه، همراه با تصورات نسنجیده و مبالغه آمیز داشته باشم که انعکاس این تصورات نسنجیده به صورت پایبندی به شخص و قائل شدن اهمیتی در حد قداست برای او جلوه ‌کند، اهمیت و قداستی که همراه با وابستگی عاطفی شدید باشد و موجب شود تا من ویژگی‌های آن شخص را از دایره‌ی توجه خارج کنم در این صورت آن جزم و جمود من درباب گزاره فوق مرا به تعصب نسبت به آن شخص کشانده‌است. و این نسبت میان جزم و جمود با تعصب را نشان می‌دهد.

مولفه‌ها یا به تعبیری ویژگی‌های حالت تعصب عبارتند از؛

1.          تعصب وفاداری و سرسپردگی است.

2.          افراطی و اغراق‌آمیز است (غالباً بصورت قداست‌بخشی جلوه می‌کند).

3.          شخص را از دیدن و شنیدن حقیقت باز می‌دارد. (کور و کر می‌کند).

4.          همواره متعلقی دارد (مثلاً شخص، شیء یا ... متعلق آن است).

5.          بجای متعلق وفاداری، خودِ وفاداری اهمیت پیدا می‌کند.

6.          با شور و شوق همراه است.

7.          با وابستگی عاطفی همراه است.

8.          با تصورات نسنجیده همراه ‌است.

9.          دلیل موجّهی ندارد.

از مقایسه مولفه‌های «تعصب» و «جزم و جمود» این نتیجه حاصل می‌شود که هر جا تعصب نسبت به کسی یا چیزی در انسان پدیدار می‌شود معلول اعتقادی جزمی به گزاره‌ای همچون گزاره‌ای است که در بالا مثال زدیم.

در بسیاری از آیات قرآن کریم از پافشاری قاطعانه و افراطی مشرکان و کفار بر عقاید خود و فقدان دلیل کافی برای چنین قطعیتِ افراطی سخن گفته شده‌است که گوشِ شنیدن رأی مخالف و چشم دیدن حقائق را از ایشان گرفته و جهل مرکبی را برایشان به همراه آورد که هرگز فکر تجدید نظر در آراء‌ خود را نمی‌کردند. به عنوان نمونه از زبان نوح (ع) می‌فرماید:

«و من(نوح) هر زمان آنها را دعوت کردم ... انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده و لباسهایشان را بر خود پیچیدند و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدت استکبار کردند.»[4]

در ادامه همین سوره می‌فرماید؛ و(قوم نوح) گفتند: دست از خدایان و بت‌های خود برندارید(به خصوص) بت‌های «ود»، «سواع‏»، «یغوث‏»، «یعوق‏» و «نسر» را رها نکنید![5]

همانطور که می‌بینیم دراین آیه چند ویژگی مخالفان نوح ذکر شده‌است که اگرچه همگی از جمله ویژگی‌های شخص متعصب است اما مبتنی بر جزم و جمودی است که مخالفان نوح (ع) نسبت به گزاره‌هایِ پیش فرض‌شان داشتند از جمله ویژگی‌هایی که در این آیه آمده این است؛

·      ندیدن و نشنیدن حق و ندای حقیقت- که همان دعوت نوح (ع) بود.

·      وابستگی عاطفی شدید- به بت‌های «ودّ»، «سواع‏»، «یغوث‏»، «یعوق‏» و «نسر».

·      اصرار بر مخالفت -که ناشی از وابستگی عاطفی شدیدشان بود.

·      ناموجه بودن اصرار و مخالفت آنان- که از فرار ایشان از آمرزش قابل استنباط است.

مانند همین مسأله را در داستان حضرت هود(ع) می‌توان مشاهده کرد که بدون داشتن دلیل موجه از پدرانشان پیروی می‌کردند و بنوعی پدران و سنت‌های ایشان را قداست می‌بخشیدند.[6] قوم ابراهیم(ع) نیز همین قداست و پیروی از پدران را در پیش گرفتند.[7]

دقت در آیات فوق و این سخن مشرکان و مخالفان که؛ «ما از آباء خود پیروی می‌کنیم» حاکی از جزم و جمود نسبت به گزاره و عقیده‌ای است که آن‌ها به عنوان پیش‌‌فرض در اذهان خود داشتند و آن گزاره و عقیده چیزی از این قبیل بود که: «امکان ندارد تمام پدران ما خطا کرده‌باشند.»

علاوه بر بحث تبعیت از گذشتگان موضوع دیگری که می‌توان تعصب را در آن دید بحث‌های قومی و نژادی است. قرآن وفاداری شدید و ناموجه نسبت به نژاد و قوم را نیز از جمله آفات و موانع ایمان‌آوری برمی‌شمارد. و می‌فرماید: «و اگر آن را بر برخى از غیر عرب‏زبانان نازل مى‏کردیم، و [پیامبر] آن را بر ایشان مى‏خواند به آن ایمان نمى‏آوردند.»[8] دراین جا نیز این جزم و جمود درباره عقیده و گزاره‌ای از این قبیل گزاره‌ها در کار است که؛ «عرب برتر از غیر عرب است.»

نگاه اجمالی به آیات و مباحث مطرح شده در بالا نشان می‌دهد که قرآن کریم برخی اقسام تعصب را براساس متعلق آن به شرح ذیل می‌داند که همگی مبتنی بر گزاره‌ها و عقاید جزمی و جمودی است؛

·      تعصب نسبت به نیاکان که مبتنی بر جزم و جمود در باب گزاره‌ای این چنین است که «پدران ما خطا نمی‌کردند.»

·  تعصب نسبت به نژاد و زبان که مبتنی بر جزم و جمود در باب گزاره‌ای این چنین است که «نژاد ما برتر و زبان ما گویاتر است.»

·  تعصب نسبت به آیین و مذهب که مبتنی بر جزم و جمود در باب گزاره‌ای این چنین است که «آیین و مذهب درست و بر حق آیین و مذهب ماست.»

·  تعصب نسبت به معبودها (بت‌ها) که مبتنی بر جزم و جمود در باب گزاره‌ای این چنین است که «معبود ما معبود شایسته پرستش است.»

نسبت جزم و جمود با استدلال‌ناگرایی

«جزم و جمود» علاوه بر هم‌پوشانی که مباحثش با مباحث مربوط به «تعصب» دارد، با بحث استدلال‌ناگرایی نیز وجوه اشتراک زیادی دارد. در بیان مؤلفه ‌های جزم و جمود، فقدان دلیل، بینه، شاهد، قرینه و اماره مرتبط با یک باور را بعنوان یکی از مؤلفه ‌های جزم و جمود ذکر کردیم. این مؤلفه با استدلال ناگرایی، رابطه و نسبتی آشکار دارد. استدلال‌ناگرایی یعنی«عدم التزام شخص در مقام فاعل و یا مفعول به آنچه که از پشتوانه، سند و توجیه عقلانی برخوردار است».

پی نوشت ها:



[1]  . رک: نشریه معارف، دوره بیست و چهارم، شماره 3، آبان 1391، ص 67- 84.

[2]  . رک: عارف 1388: ص 160-162.

[3]  . رک: عارف 1388: ص 159.

[4]  . رک: نوح/ 7.

[5]  . نوح/ 23.

[6]  . رک: اعراف/‏70.

[7]  . رک: انبیاء/ ‏52 و53 و ‏شعراء/‏72-74.

[8]  . شعراء/ 198-199.


92/4/18::: 3:30 ع
نظر()
  
   1   2   3      >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ به بهانه سالِ «تولید؛ پشتیبانی­ ها و مانع­ زدایی­ ها» آسیب شناسی فرهنگ مدیریتی به عنوان مانعی از موانع تولید در کشور رضا عارف چهارشنبه 19 خرداد 1400 برای دریافت متن کامل بر لینک زیر کلیک نمایید https://s18.picofile.com/file/8435997976/Article_1400_03_19.pdf.html