دین گرایی چرا و چگونه؟؛ چه کنیم تا گرایش به دین و دینداری در جامعه بیش از پیش شود؟
رضـا عـارف
این نوشته در پی ارائه پاسخ به این پرسش است که: «چه کنیم تا گرایش به دین و دینداری در جامعه بیش از پیش شود و مردم بی اجبار و بدون بکارگیری قوای قهریه از روی میل و اراده و اختیار خود به سوی دین گرایش پیدا کنند؟» اهمیت این موضوع از چند زاویه قابل توجه است:
أ. اول اینکه دین و بطور مشخص اسلام مدعی آن است که برنامه زندگی دنیوی و اخروی انسانها را ارائه مینماید و از این رو باید نسبت این برنامه با مهمترین مسائل و نیازهای وجود انسان مشخص شود در غیر این صورت رابطه میان آن برنامه و آن کسی این برنامه برای او تهیه شده معلوم نخواهد شد و لذا انتظار این که خود شخص آگاهانه و از روی میل و رغبت به دین بگرود انتظاری نابجاست.
ب. دوم اینکه زمانی اهمیت این موضوع آشکارتر میشود که از خود بپرسیم؛
• اگر شخص نداند که دین کدام یک از نیازهای ساحت عقیده و باور او را برآورده میکند آیا با میل و رغبت و آگاهی به دین خواهد گروید؟
• اگر شخص نداند که دین کدام یک از نیازهای ساحت احساسات، عواطف و هیجانات او را برآورده میکند آیا با میل و رغبت و آگاهی به دین خواهد گروید؟
• اگر شخص نداند که دین کدام یک از نیازهای ساحت خواستههای او را برآورده میکند آیا با میل و رغبت و آگاهی به دین خواهد گروید؟
• اگر شخص نداند که دین کدام یک از نیازهای ساحت رفتار او را برآورده میکند آیا با میل و رغبت و آگاهی به دین خواهد گروید؟
• اگر شخص نداند که دین کدام یک از نیازهای ساحت گفتار او را برآورده میکند آیا با میل و رغبت و آگاهی به دین خواهد گروید؟
به دیگر سخن اگر شخص در دین هیچ نفع مادی یا غیر مادی و هیچ خواصیتی نبیند آیا انگیزه قویای برای گرایش به دین یا ادامه پایبندی به دین خواهد داشت؟ امام علی (ع) در حدیثی اصناف عبادت کنندگان را بر میشمارد و میفرماید:
عدهای خدا را به طمع و آرزوی بهشت عبادت میکنند که یک نوع معامله و تجارت است، و عدّهای هم از روی ترس عبادت میکنند که عبادت عبد است و طایفهای هم بعنوان شکر و سپاس عبادت میکنند که این عبادت آزادگان میباشد و بهترین نوع عبادت است[i]
این روایت علاوه بر اینکه اصناف مسلمین را نشان میدهد اقسام انگیزه پرستش را نیز نشان میدهد که هر صنف برای پرستش و ادامه این پرستش چه انگیزههایی دارند و در پی چه چیز هستند.
ت. قرآن کریم علت عدم گرایش برخی از مردم به دین را جهل و عدم تعقل میداند. بررسی نسبت دین و نیازهای آدمی گامی است که تعقل در باب رجحان دینداری بر بیدینی را آسانتر مینماید و موجب میشود تا کمی از جهلِ در اینباره کاستهشود.
بیتردید همواره در اذهان دینداران و رهبران دینی این سوال و دغدغه وجود داشته و دارد که؛ چه کنیم تا گرایش به دین و دینداری در جوامع بیش از پیش شود و مردم بی اجبار و بدون بکارگیری قوای قهریه از روی میل و اراده و اختیار خود به سوی دین گرایش پیدا کنند و به تَبَعِ آن، نوعی کنترل درونی، ارادی و خود خواسته در جامعه برقرار شود تا نظام زندگی برقرار باشد و امر معاش و معاد آن به سامان.
از سوی دیگر میدانیم هر تصمیم و جهتگیری که آدمی انجام میدهد چه در جهت گرایش به دین و چه در جهت نفی دین، از عوامل بسیاری متأثر است که از جمله مهمترین آنها انگیزههاست این انگیزهها به نوبه خود تحت تأثیر خواستهها و نیازهای آدمی است. به تعبیر دیگر خواستهها و نیازهای آدمی انگیزهها را جهت میدهد و انگیزهها تصمیمات آدمی را. این مطلب را هنگامی بهتر میتوان درک کرد که به سخن امام علی (ع) توجه نماییم آنجا که از اقسام مردم سخن میگویند:
إن قوما عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار، وإن قوماً عبدوا الله رهبةً فتلک عبادة العبید، وإن قوماً عبدوا الله شکراً فتلک عبادة الأحرار.
خود ایشان از قسم سوم بودند چرا که در جای دیگر میفرمایند: إلهی ما عبدتک خوفاً من نارک ولا طمعاً فی جنتک بل وجدتک أهلاً للعبادة فعبدتک.[ii]
این جا باید این نکته را نیز افزود که هویت انسان از پنج بُعد و ساحت زیر تشکیل شدهاست:
1. عقاید
2. احساسات و عواطف و هیجانات
3. خواستهها
4. کردار
5. گفتار
هر یک از این پنج ساحت به نحو پیچیدهای با یکدیگر در حال تعامل است به عنوان مثال آدمی خواستهها و نیازهایی دارد که به ساحت عقایدش مربوط است و عقایدی دارد که به ساحت نیازها و خواستههایش مرتبط است.
با توجه به این مقدمات اکنون میتوان گفت در پاسخ به این پرسش که: « چه کنیم تا گرایش به دین و دینداری در جوامع بیش از پیش شود و مردم بی اجبار و بدون بکارگیری قوای قهریه از روی میل و اراده و اختیار خود به سوی دین گرایش پیدا کنند؟» لازم است که انگیزههای دینداری و به تبع آن نیازهای اساسی هر یک از پنج ساحت آدمی بررسی شود و روشن شود که: «نسبت دین و دینداری با این نیازها چیست؟» به تعبیر دیگر «دین چگونه این نیازهای اساسی را بر آورده میکند؟ و وجه امتیاز و مزیت دین بر سایر بدیلها یا بدیلنماهایش چیست؟»
اگر با این فرض پیش رویم که مهمترین ویژگیها و نیازهای آدمی در دنیای کنونی مثلاً؛ تعقل، آرامش، نشاط، و رضایتمندی درونی از خود است -و اساسی بودن این نیازها را دانش خاصی مثلاً روانشناسی ژرفا تعیین و تشخیص میدهد- بر اساس این فرض باید پاسخ داده شود که نسبت آن دینی که میخواهیم مردم به آن بگروند با این نیازها و خواستهها چیست؟ آنگاه در این راستا باید به پرسشهای زیر پاسخ دهیم که:
1. چگونه دینداری میتواند برای انسان آرامش و عدم اضطراب و اطمینان قلبی ایجاد نماید و خود موجب اضطراب نباشد؟
2. چگونه دینداری میتواند برای آدمی نشاط و شادمانی (عدم حزن) حاصل کند و خود موجب غم و اندوه نباشد؟
3. چگونه دین و دینداری میتواند هم برای ما رضایتمندی درونی فراهم نماید و هم خود موجب عدم رضایتمندی نباشد؟
4. و ....
تعیین ویژگیها و نیازهای اساسی آدمی مطلبی است که باید در ضمن تحقیق و بحثهای مستقل روشن شود و با توجه به نیازهایی که پس از آن برای آدمی کشف میشود، پرسش های بالا تغییر خواهد یافت به این معنا که ممکن است پس از بررسی و تحقیق، برای آدمی نیازهایی غیر از نیازهای مذکور در بالا یا حتی متعارض با آنها به اثبات برسد. این نکته خللی به سخن فوق وارد نمیکند چرا که ما آن نیازها را از باب مثال نقل کردیم و در مثل هیچ مناقشه نیست. لذا اگر پس از تحقیق معلوم شود که مثلاً خشوع نیاز اساسی آدمی است نه شادی و نه رضایتمندی درونی، همان پرسشهای فوق را درباره «خشوع» باید پرسید که: چگونه دینداری میتواند برای ما خشوع حاصل کند و مثلاً خود موجب کبر نباشد؟
بنابر این برای پاسخ به پرسش اساسی بالا لازم است که سه مسأله روشن شود:
1. شناخت ساحات وجودی، ویژگیها و نیازهای دینداران.
2. نشاندادن نسبت میان مهمترین نیازهای هر یک از ساحات آدمی با دین.
3. نشاندادن تفاوت دین با سایر بدیلها یا بدیلنماهایش در برآوردهکردن نیازهای هر یک از ساحات وجود آدمی.
در خلال تحقیق در باب سه موضوع فوق است که مسائل و موضوعات فرعی دیگر طرح میشود که اهم آنها به شرح ذیل است؛
· مهمترین استلزامات ساحت اعتقادی آدمی چیست؟
· مهمترین استلزامات ساحت احساسات، هیجانات و عواطف آدمی چیست؟
· مهمترین استلزامات ساحت خواستههای آدمی کدام است؟
· چگونه دینداری، مهمترین نیازهای ساحت اعتقادی انسان را برآورده میکند؟
· چگونه دینداری، مهمترین نیازهای ساحت احساسات، هیجانات و عواطف انسان را برآورده میکند؟
· چگونه دینداری، مهمترین نیازهای ساحت خواستههای انسان را برآورده میکند؟
· چگونه دینداری، مهمترین نیازهای ساحت رفتار انسان را برآورده میکند؟
· چگونه دینداری، مهمترین نیازهای ساحت گفتار انسان را برآورده میکند؟
روشن شدن مسائل و موضوعات بالا اهداف، افقها، روشها و دورنماها، وظایف و عملکردهای حوزههای علمیه، آموزش و پرورش، دانشگاههای، کلیه مراکز دین پژوهی، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما، دفاتر فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور و عملکرد تمام مراکز برنامهریزی فرهنگی را دگرگون خواهد کرد.
البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که همواره کسانی هستند که به تعبیر قرآن «... وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لا یُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لایَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً وَإِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً ....» «... اگر هر نشانهاى را [از قدرت من] بنگرند، بدان ایمان نیاورند، و اگر راه صواب را ببینند آن را برنگزینند، و اگر راه گمراهى را ببینند آن را راه خود قرار دهند....[iii]
[i]. تحفالعقول، ص 177؛ إن قوما عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار، وإن قوماً عبدوا الله رهبةً فتلک عبادة العبید، وإن قوماً عبدوا الله شکراً فتلک عبادة الأحرار.
[ii]. بحار الأنوار، ج41، الباب 101 ص14.
[iii]. سورة الأعراف /146