جزم و جمود از منظر روایات اسلامی
رضـا عـارف
برای دریافت متن کامل رجوع شود به:
نشریه معارف، دوره بیست و چهارم، شماره 3، آبان 1391، ص 67- 84
پیش از این نسبت میان «جزم و جمود» با «تعصب» و «استدلالناگرایی» بیان شد.[1] در کتب روایی بابی تحت عنوان «باب العصبیة» در نظر گرفته شدهاست که در آن میتوان روایاتی را در این باب یافت.[2]
در حدیثی از رسول خدا(ص) آمده: «هر کسی در دلش به اندازه دانه خردلی تعصب باشد خداوند روز قیامت او را با اعراب جاهلیت محشور میکند».[3]با این تعبیر میتوان استنباط کرد که پایینترین درجات تعصب نیز با ایمان خالص سازگار نیست و به بیان دیگر آفت ایمان است.
علاوه براین روایات اسلامی تعصب را عامل عذاب اعراب معرفی میکنند. امام علی(ع) میفرماید: «خداوند شش گروه را به خاطر شش چیز عذاب میکند: عرب را به خاطر تعصب، و اربابان را به خاطر...»![4] یا در جای دیگر آمده: هر که تعصب کند خدا دستمال و سربندى از آتش بسر او بندد .[5]
هر که مردم را دعوت به تعصب کند یا به خاطر تعصب بجنگد یا بمیرد از پیروان پیامبر (ص) بشمار نمیآید![6]
علی(ع) عامل اصلی انحراف ابلیس را تعصب و تکبر میشمرد، و ابلیس را بنیانگزار تعصب میداند و میفرماید: «... تکبر و تعصب به او دست داد...»![7]
تعصب رشتههای ایمان را از هم می گسلد و تفاوت نمیکندکه کسی خود تعصب بورزد، یا دیگران به خاطر او تعصب بورزند (و او به تعصب ایشان درباره خود راضی و خشنود باشد)».[8]
على(ع) در بخشى از خطبه قاصعة به خاموش کردن کینهها و تعصبهای جاهلیت که در دلها پنهان است توصیه مینمایند و آن را از القائات شیطان میخوانند.[9] سپس مىفرماید: اگر بناست تعصّبى در کار باشد، پس تعصّب خود را براى اخلاق پسندیده و کارهاى نیک و امور نیکى که افراد با شخصیّت و بزرگان از خاندانهاى عرب داشتند، قرار دهید!... پس تعصّب بورزید در راه صفات ارزشمند، همچون: حفظ [حقوق[ همسایگان، وفاى به عهدها، اطاعت از نیکیها، سرپیچى از تکبّر، جود و بخشش و خوددارى از ستم.»[10] برخی از این سخن امام (ع) چنین نتیجهگیری کردهاندکه تعصب بر دو قسم است تعصب حسن و تعصب قبیح[11] در حالی که باید توجه داشت که تعصب در تمام احوال آن قبیح است و از همینرو امام(ع) فرمودند: «اگر بناست تعصبی در کار باشد....» از این عبارت میتوان چنین برداشت کرد که از آنجا که امام علی (ع) میدانستند که آنان خواه ناخواه تعصب خواهند ورزید و کنار گذاشتن تعصب برای اعراب زمان آن حضرت بسیار دشوار است لذا آنان را به تغییر متعلق تعصب توصیه کردند که در مقایسه با کنارنهادن تعصب کاری آسانتر است. و گرنه شکی نیست که تعصب در تمام اشکال و حالات آن مذموم و ممنوع است و این قبح در تعریف آن نهفته است.
امام علی(ع) مردم را به خدا سوگند میدهد در مورد تکبرورزى از روى تعصّب و افتخار جاهلى چرا که از نظر ایشان تعصّب و حمیّت [ناروا[ زادگاه کینه است و محل دمیدن شیطان که با آن امّتهاى گذشته و روزگاران قدیم را فریب داده است تا اینکه در تاریکیهاى نادانى و گمراهى او پنهان شدند.[12] ایشان از تبعیت بی چون و چرا از بزرگان و آنانى که به حسب [و نسب مىنازند و] تکبر مىورزند و نژاد خود را بالاتر از آنچه هستند، مىپندارند به شدت نهی میفرمایند و آنان را پایههاى تعصّب معرفی میکنند.[13] از دیدگاه امام(ع) توانگران از مرفهین اکثر امتهاى گذشته بر اثر تعصّب و لجاجت در مقابل پیامبران قرار گرفتند و از راه حق و هدایت دور گشتند و طریق کفر و ضلالت را در پیش گرفتند.[14]
روزی گروهی نزد پیامبر اکرم(ص) شخصی را ستودند پیامبر(ص) پرسیدند عقل او چگونه است؟ ... سپس فرمودند مرد احمق به سبب حماقت خود بیش از انسان گناهکار به گناه و نابکاری آلوده میگردد. فردای قیامت درجات بندگان خدا و دستیابی ایشان به قرب و نزدیکی پروردگار به اندازه خردهای ایشان است.[15]
در برخی روایات انسان دارای جمود فکری همچون مردهای بی روح دانستهشدهاست. علی (ع) میفرماید: هرکه در او خصلتی از خصال نیک بر من ثابت شود او را بر آن پذیرا میشوم لیکن از نبودن خرد و دین چشم نمیپوشم. زیرا نبود دین ... و فقدان خرد نیز به منزله فقدان حیات است ....[16]
نتیجه
با توجه به آنچه در روایات در باب تعصب آمده و با توجه به اینکه جزم و جمود را علت تعصب دانستیم در یک کلام میتوان نتایج زیر را استخراج کرد؛
· جزم و جمود جهل است.
· جزم و جمود علت چیزی است که آن چیز حتی اندک آن همسنگ با شرک است.
· جزم و جمود علت چیزی است که رشتههای ایمان را میگسلد.
· جزم و جمود علت چیزی است که آن چیز خود موجب عذاب است.
· عامل خروج از سیره و راه معصومین(ع) است.
· جزم و جمود سبب اصلی انحراف ابلیس است.
· بنیانگزار و آغازگر جزم و جمود ابلیس بودهاست.
· جزم و جمود از القائات شیطان است.
· متعلق آن تعیین کننده میزان قبح آن است.
· جزم و جمود علت چیزی است که آن زادگاه کینه است.
· جزم و جمود سبب مخالفت با پیامبران است.
پی نوشت ها:
س[1] . رک: نشریه معارف، دوره بیست و چهارم، شماره 3، آبان 1391، ص 67- 84
[2] . به عنوان نمونه رک: کلینی، جلد 2: ص 308.
[3] . رک: کلینی، جلد 2: ص 308.
[4] . رک: کلینی، جلد 8: ص162.
[5] . رک: کلینی ج 3، ص : 420.
[6] . لیس منا من دعا الی عصبیة، و لیس منا من قاتل علی عصبیة، و لیس منا من مات علی عصبیة.
[7] . سید رضی، خطبه 192.
[8] . رک: کلینی، جلد 2: ص 308.
[9] . رک: خطبه قاصعة: فَأَطْفِئُوا مَا کَمَنَ فِی قُلُوبِکُمْ مِنْ نِیرَانِ الْعَصَبِیَّةِ وَ أَحْقَادِ الْجَاهِلِیَّةِ فَإِنَّمَا تِلْکَ الْحَمِیَّةُ تَکُونُ فِی الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَرَاتِ الشَّیْطَانِ وَ نَخَوَاتِهِ وَ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِه
[10] . «فَإِنْ کَانَ لَا بُدَّ مِنَ الْعَصَبِیَّةِ فَلْیَکُنْ تَعَصُّبُکُمْ لِمَکَارِمِ الْخِصَالِ وَ .. . فَتَعَصَّبُوا لِخِلَالِ الْحَمْدِ مِنَ ...
[11]. رک: حسینی، 1386: ص 49.
[12]. سید رضی، 1379: خطبه 234.
[13]. رک: همان، خطبه 198.
[14]. همان، خطبه192.
[15]. تاجدینی، 1366: ص 41 / بن شعبهالحرانی: ص 44.
[16]. همان.