ایمانافـــزاییو راههای آن
رضـــا عــارف[1]
سخن از ایمان به معنای خاص آن یعنی ایمان به خدا و ایمانافزایی یعنی بهبود بخشیدن به وضع ایمان و رسیدن از وضع موجود نامطلوب به وضع مطلوب ناموجود. به منظور بهبود بخشیدن ِایمان شخص مسلمان لازم است ایمانِ وی آسیبشناسی و آفتزدایی شود.
منظور از «ایمان» در حد اعلای آن این است که انسان به درجهای از باور دینی برسد که برغم آنکه خود را ممکنالخطا میداند اما احتمال خطا در دستورات دینی در ذهن و ضمیر او ناممکن نماید و بواسطه همین باور و اطمینان به آن باور، نوعی آرامش در انسان پدید آید. طبیعی است که بدلیل آن که ایمان از مفاهیم مشکک است به هر میزان که این احتمال خطابودن دستورات دینی در ذهن و ضمیر شخص قوت میگیرد از میزان استحکام ایمان وی کاسته میشود.
بنابر تعریف یادشده اجزای اصلی ایمان عبارتند از باورداشتن و دیگر؛ اطمینانداشتن به آن باور.
مصداق بارز و کامل چنین باور و اطمینانی امیرالمومنین (ع) است که میفرماید: «لو کشف الغطاء مازدت یقیناً»[2] «اگر همه پرده ها پس برود ، هیچ به یقین من اضافه نمیشود»
یا در جای دیگر میفرمایند: «إِلهى مَا عَبَدتُکَ خَوفاً مِن نارِکَ وَ لاطمعاً فِى جَنَّتِک بَل وجدتک أَهلاً لِلعِبَادَةِ فَعَبَدتُکَ»[3]
«خدایا من ترا به خاطر بیم از کیفر و عذاب یا به طمع بهشت پرستش نکردم بلکه تو را چون شایسته عبادت یافتم پرستیدم».
در ذهن و ضمیر آن حضرت باور و اطمینانی نسبت به اهلیت و شایستگی خداوند برای پرستش حاصل شده که خلاف آن را نه تنها محتمل نمیداند. بلکه ایشان بواسطه همین باور و اطمینان از داشتن انگیزههایی چون خوف از جهنم و یا طمع به بهشت بینیاز است.
بنابر این در بحث ایمانافزایی چنین به نظر میرسد که باید در پی پاسخ به این پرسش باشیم؛
1. باور انسان مسلمان چگونه محکمتر میشود؟
2. اطمینان انسان مسلمان به آن باورها چگونه بیشتر میشود؟
هنگامی که این پرسش مطرح می شود که؛ «چه کنیم تا باورهای انسان مسلمان محکمتر و اطمینان او به آن باورها بیشتر شود؟» باید توجه داشت که مومنبودن صفت آدمی است لذا در پاسخ به این سؤال با فرد انسانیای مواجه خواهیم بود که بنابر فطرتی که بر آن سرشته شده، از سه ساحت وجودی زیر برخوردار است؛
1. ساحت عقاید یا همان باروها
2. ساحت احساسات، عواطف و هیجانات
3. ساحت خواسته ها (که درونی است و از آن به اراده تعبیر می شود) و رفتارها (که تجلی بیرونی خواستهها است و از آن به عمل تعبیر می شود)
این سه ساحتِ سرشتِ انسانِ است. براین اساس «ایمانافزایی» موضوع مولفه اول و دوم است. به این معنا که آنچه به باور انسان مومن مربوط است یعنی مولفه نخست ایمان، در ذیل بحث از ساحت اول وجود آدمی یعنی ساحت عقاید و باورها مورد بحث قرار میگیرد. و آنچه به اطمینان انسان مومن نسبت به باورهای دینیاش مربوط است ذیل بحث از ساحت دوم وجود آدمی یعنی ساحت احساسات، عواطف و هیجانات مورد بررسی قرار میگیرد. و نتیجه آسیبشناسی و آفتزدایی ایمان در دو ساحت یادشده، که همان عمل صالح است، خود را در ساحت سوم نشان میدهد.
ما معتقیدم«ایمانافزایی مستلزم آسیبشناسی و آسیبزدایی ایمان در دو ساحت وجودی آدمی یکی ساحت عقاید و دوم ساحت احساسات، عواطف و هیجانات است. و راههای آن بطور کلی در این خلاصه میشود که در ساحت عقاید، عقاید خود را بر عقل سلیم و عقلانیت به معنایی که باید بیان شود بنا کنیم. و در ساحت دوم، احساسات، عواطف و هیجاناتِ خود را با ممارست در اخلاق تربیت کنیم.
کسی که در خود ورزه عقلانیت و اخلاق را دارد از ایمان محکمتری برخوردار خواهد بود.
[1] . دانشجو دکترای فلسفه/ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی
[2] . رک: بحارالانوار، ج 40، باب 93، روایت 54.
[3] . بحار، ج 41، ص 14.